



شوهر خواهر شهيد عباس بابايي مي گفت:
تازه وارد دانشكده ي نيروي هوايي شده بود كه يك روز
با من تماس گرفت و گفت:
«فلاني لطفاً بيا تهران،كار واجبي دارم.» نگرانش شدم،
مرخصي گرفتم و رفتم تهران.به دانشكده كه رسيدم،رفتم
آسايشگاه پيش عباس.بعد ازاحوالپرسي،
گفت:«شما مسئول آسايشگاه ما رو مي شناسي؟
بي زحمت برو راضيش كن تا منو از طبقه ي دوم بياره
طبقه اول.»گفتم:«قضيه چيه عباس؟ تو كه يه سال بيشتر
اينجا نيستي!»گفت:«ميدوني چيه؟راستش آسايشگاهمون
به آسايشگاه خانوما ديد داره! نمي خوام به گناه بيفتم.»
وقتي قضيه رو به مسئول آسايشگاه گفتم، خندش گرفت و
گفت:«طبقه دوم كلي طرفدار داره! باشه،به خاطر شما
ميارمش پايين.»

حدود سالهای 61 و62، زمانی که شهید بابایی فرمانده پایگاه اصفهان بود، یکی از پرسنل نقل کرد:
در شب جمعه ای به طور اتفاقی به مسجد حسین آباد اصفهان رفتم. در تاریکی متوجه شدم صدایی که از بلندگو به گوش می آید خیلی آشناست.
پس از پایان دعا که چراغها روشن شد، دیدم که حدسم درست بوده. کسی که دعای کمیل میخوانده است سرهنگ بابایی است. خوشحال شدم و جلو رفتم. سلام کردم و گفتم:
جناب سرهنگ! قبول باشد ان شاءالله.
اطرافیان با شنیدن کلمه«سرهنگ»، به شهید بابایی نگاه کردند. بعد از احوالپرسی که با هم کردیم، از چهره او دریافتم که ناراحت است. وقتی علت را جویا شدم، پاسخ دادند:
کاش واژه سرهنگ را نمی گفتی.
فهمیدم که تا آن لحظه کسی از اهالی آن منطقه شهید بابایی را نمی شناخته و ایشان هرشب جمعه به عنوان شخص عادی به آن مسجد می رفته و دعای کمیل می خوانده است.
پس از این ماجرا او دیگر در آن مسجد دعای کمیل نخواند: زیرا همیشه دوست می داشت تا ناشناس بماند.
راوی:ستوان موسی صادقی
.jpg)
شهید محـــــــــــمد مـــــــهدی کازرونــــــی در سال ۱۳۳۹ در روستای ســـــعدی از توابع کــازرون به دنیا آمد.
دو قلوهایش که به دنیا آمدند برای نام گذاری شان هر کسی چیزی میگفت.
اما
حاجی گفت: هر چی قرآن بگه. قرآن را که باز کرد، آیه آمد «بشیراً و نذیراً»
اسم پسرهایش را گذاشت
بـــشـــیـــر و نــــــــذیــــــــر.
او در سال ۱۳۶۲ در حالی که فرماندهی طرح و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشت و در عملیات
والفجر ۴ به شهادت رسید.
و اما چند عکس :

لحظه شهادت :





مقدمه:
امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام میباشند.
ایشان در سن 35 سالگی عهدهدار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختیها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی مینماییم.
![[تصویر: 93474458530299036363.jpg]](http://www.shiaupload.ir/images/93474458530299036363.jpg)
چشم هایت کو برادرم!!!
چی؟؟چی؟؟
فدایش کردی؟برای چی؟برای کی؟برای دفاع از ناموست؟؟!!
آه...
خوب شد ، خوب شد که امروز دیگر نیستی ، نیستی تا ببینی.
چی رو؟؟
هیچی...هیچی...!!
فقط به مادرت زهرا (ع) بگو ببخش ، فقط ببخش!!
شرمنده ایم...


بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى


شهید سید مرتضی آوینی….
مکه برای تو
فکــــــــــــــــه برای من
بالی براي پرواز نمیخواهم
با همین پوتین های کهنه هم
میتوانم به بهشت بروم…
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات
بر قامت بی سر شهیدان صلوات


از خود گذرکنیم که این خوان آخر است !
این انقلاب بیمه ی حضرت حیدر است
تحریم میکنندکه تسلیممان کنند
غافل ازاین که دل به بلاها شناوراست
ماراچه کار به بازارسکه ودلار
مارابه سرهوای اشارت رهبراست
جان میدهیم وننگ ملامت نمی خریم
حرف دل امام همان حرف آخراست
نه در جنگ
در مبارزه می دهند.
بالت شکسته است "غمت مباد!
شهادت بال نمی خواهد,حال می خواهد....
بال را پس از شهادت می دهند
نه پیش از آن....
شما با معبود خود چه گفتید که آسمانی شدید؟
شما در خلوتهای شبانه خود چه کردید که اینگونه پرواز را آموختید؟
دستم را بگیرید و مرا از این ظلمت کده رهایی بخشید!



حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذيقعده سال 173 هجري، در شهر مدينه چشم به جهان گشود. اين بانوي بزرگوار، از همان آغاز، در محيطي پرورش يافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضايل اخلاقي آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسايي و تقوا، راستگويي و بردباري، استقامت در برابر ناملايمات، بخشندگي و پاکدامني و نيز ياد خدا، از صفات برجسته اين خاندان پاک سيرت و نيکو سرشت به شمار مي رفت. پدران اين خاندان، همه برگزيدگان و پيشوايان هدايت، گوهرهاي تابناک امامت و سکان داران کشتي انسانيت بودند.

میلاد حضرت معصومه (ع) مبارک باد


گفت: که چیه؟ هی جانباز جانباز شهید شهید
میخواستن نرن! کسی مجبورشون نکرده بود که!
گفتم:چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!
گفت:کی؟!!
گفتم:همون که تو نداریش!
گفت:من ندارم؟! چی رو؟!
گفتم: غیرت!!!

حرم الله معظم به خداوند تويي / تو ستون حرمي ، بي تو حرم ميريزد
و اذا زلزلت الارض ، قمر ، شمس تويي / از تو توحيد ،ز تو نون و قلم ميريزد
حسن چشمان شما ، ديد مرا كرد عوض / ازنگاه تو ولم يولد و لَم ميريزد
تو كه يك گوشه چشمت غم عالم ببرد / پس نگه كن به لبم ، منتظرم ميريزد

|
شهادت امام صادق (ع)، مرد آسمانی مدینه، چشمه جود و سخاوت، کوه حلم و بردباری، تجسم اخلاص و صبر و دریای عمیق علوم لدنی بر پیروان آن حضرت تسلیت باد |


نام: جعفر (به معنى نهر جارى پرفايده)
كنيه: ابو عبداللّه
لقب: صادق
نام پدر: حضرت محمد بن على (ع )
نام مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر
تاريخ ولادت: يكشنبه 17 ربيع الاول ، سال 83 هجرى
مكان ولادت: مدينه
مدت عمر : 65 سال
علت شهادت: مسموميت
قاتل : منصور دوانيقى (خليفه عباسى )
زمان شهادت: يكشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى
مدفن مطهر: قبرستان بقيع ( مدينه )